سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجت الاسلام والمسلمین پناهیان از ضرورت آمادگی جامعه‌ برای افشاگری سخن می‌گوید

فتنه‌های بزرگتری در راه است

حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در این گفتگو درباره دلایل "ریزش خواص " در جریان فتنه، "سکوت نخبگان " و "جریان تحمیل‌گری " سخن گفته است. پیش‌بینی او در مورد ابعاد و ویژگی فتنه‌های آینده و همچنین خصوصیات فتنه‌گران آینده انقلاب خواندنی است.


اشاره:
علت لغزش برخی عناصر شاخص و باسابقه انقلاب در فتنه سال گذشته و همچنین بررسی مختصات و ویژگی‌های این فتنه که با تکرار آن ویژگی‌ها، امکان بروز و ظهور امثال آن در آینده نیز وجود دارد، موضوع گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین پناهیان است. چهره شناخته شده‌ای که کمتر کسی در ایران ‌است که صدای او را نشنیده باشد. او در حال حاضر مسئول اتاق فکر نهاد نمایندگی مقام‌معظم‌رهبری در دانشگاه‌هاست و پیش از این هم مسئول نهاد نمایندگی در دانشگاه هنر بوده است. با او همچنین در خصوص چالش‌هایی که انقلاب در پس این فتنه بزرگ با آن روبرو است، گفتگو کردیم. پناهیان در این گفتگو درباره دلایل "ریزش خواص " در جریان فتنه، "سکوت نخبگان " و "جریان تحمیل‌گری " با ما سخن گفت. پیش‌بینی او در مورد ابعاد و ویژگی فتنه‌های آینده و همچنین خصوصیات فتنه‌گران آینده انقلاب خواندنی است.


* شاید مهمترین دغدغه‌ای که جامعه متدینین و دوستداران انقلاب در این فتنه در اعماق وجود خود حس کردند، لغزش‌ها و انحراف‌های بزرگ افراد و شخصیت‌هایی است که جامعه در راستای اهداف انقلاب به آنها امید بسته بود. بسیاری از چهره‌هایی که شاید تا قبل از این فتنه محل رجوع بچه‌های انقلاب بودند، از چهره‌های شاخص انقلاب و دفاع مقدس بودند، اما حالا به افرادی تبدیل شده‌اند که در اصطلاح رایج میان دوستداران انقلاب به آن‌ها "نخبه مردودی " گفته می‌شود. علت این لغزش خواص که موجب ریزش آن‌ها از جریان اصیل امام و رهبری می‌شود چیست؟ آیا می‌توان برای این اتفاق مدلی تبیین کرد تا این لغزش‌ها برای ما قابل پیش‌بینی باشد؟
اساسا عرصه سیاست، محل امتحان ایمان انسان‌ها است. عرصه سیاست تنها آزمایشگاه مهارت‌ها و تجربه‌ها و تدبیرها نیست. عرصه سیاست تنها میدان محک میزان قدرت مدیریت افراد و قدرت تشخیص راهبردی آنها نیست. ایمان در وجود افراد از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار است و فلسفه امتحان‌های الهی دقیقا همین است که بتواند مقدار ایمان مؤمنین را ارزیابی کند. این‌جاست که کار سخت می‌شود، چون واقعا معلوم نیست که میزان ایمان افراد چقدر است. به تعبیر قرآن آیا ایمانش مستقر است یا مستودع؟ آیا بعد از مومن شدن، به علت برخی خصلت‌های نهان، ممکن است دست از ایمانش بردارد یا نه؟ این‌ها مسائلی است که صریحا در قرآن کریم ذکر شده است. معلوم می‌شود که ایمان یک پذیرش ساده ذهنی و یا یک پذیرش سطحی قلبی نیست. هم قلب انسان بخش ناشناخته و ژرف وجود انسان است و هم ایمان تعریف بسیار پیچیده‌ای دارد؛ لذا فقط در امتحانات می‌شود میزان ایمان افراد را مشخص کرد. بهترین امتحان‌ها هم امتحان‌هایی هستند که در عرصه سیاست و در پیچیده‌ترین مسائل اجتماعی از افراد گرفته می‌شود. امتحان‌هایی که در عرصه سیاسی، اجتماعی از افراد گرفته می‌شود، میزان باورهای دینی و دقایق معرفتی و معنوی فرد را نشان می‌دهد. این را باید توجه داشت که افراد به‌یکباره و درلحظه به انحراف کشیده نمی‌شوند؛ بلکه یا زمینه انحراف از قبل در آن‌ها وجود داشته و یا انحراف در وجود این افراد کاملا ریشه دوانده بوده اما فقط بروز پیدا نمی‌کرده است. حتی ممکن است که نشانه‌های انحراف را بروز می‌داده، ولی عرصه تجلی کاملی در شرایط حساس نداشته است.
اگر کسی در خودش دقت کند یا اگر ما در کسانی که این روزها دچار لغزش‌ها و انحرافاتی در عرصه سیاست می‌شوند دقت کنیم، می‌توانیم زمینه‌ها و یا بن‌مایه‌های انحراف را در آنها تشخیص بدهیم. البته برخلاف این نگاه شما، برخی هم هستند که درباره همین افرادی که به‌طور مشخص در امتحانات اخیر دربرابر طوفان این حوادث و ابتلائات مردود شدند، از قبل پیش‌بینی این شکست را در این افراد می‌کردند و اعتقاد به انحراف اینها را از قبل داشتند. منتهی دلایل روشن و قابل اثباتی وجود نداشته است که بتوان با آن دلیل مستند با مردم این خطر را مطرح کرد. از طرف دیگر تظاهر به پذیرش حقایق انقلاب و منش منافقانه همیشه موجب می‌شود که قضاوت‌ها در مورد افراد دچار اختلال شود؛ ولی همین الان هم با مراجعه به سوابق افراد می‌شود که رگه‌های انحراف را در افکار و رفتار و حتی گرایش‌های یک سال گذشته این افراد مشاهده کرد.

* آقای پناهیان! اجازه بدهید کمی صریح‌تر و مصداقی‌تر صحبت کنیم. آقای محمد نوری‌زاد را برای شما مثال می‌زنم. این فرد همان کسی است که سه سال پیش در وبلاگ خود از موضع دفاع از دولت مورد تایید رهبری حتی به مراجع تقلید هم انتقاد می‌کند. جوهر استدلالش هم این بود که تا وقتی رهبری انقلاب هستند، شما چرا اینگونه دولت را نقد می‌کنید. این همان فردی است که سالها در روزنامه کیهان مطلب می‌نویسد در مورد شرایط آخرالزمان و اینکه تحت رهبری مقام معظم رهبری ما چه شرایطی را برای رسیدن به عصر ظهور خواهیم داشت؟ اما حقیقت این است که ما در فضای بچه‌های مذهبی و حزب‌اللهی وقتی نامه‌های اخیر وی را به رهبر انقلاب می‌خوانیم، یک بهت سنگین در همه بچه‌های مذهبی به‌وجود می‌آید که واقعا این حرف‌ها و نامه‌ها و یا این انتقادهای تند علیه خط اصیل انقلاب و ولایت‌فقیه را همان محمد نوری‌زاد است که می‌نویسد؟ این را چگونه می‌شود متوجه شد؟
مدل همه این تغییرات و انحرافات قابل تبیین است. گاهی اوقات انسان‌ها بعضی از ابعاد دین را می‌پسندند و حتی ممکن است به خاطر همان ابعاد جان‌فشانی هم بکنند؛ منتهی سایر ابعاد دین را نمی‌پسندند. فقط وقتی نوبت امتحان برای آن بخش از ابعاد دین فرا می‌رسد که اینها از قبل، تصمیمی برای پذیرش آن بخش از دین نگرفته باشند یا حتی ممکن است به صورت پنهان آن‌ها را نپذیرفته باشند. درست به همین دلیل است که علیه جریان ناب دینی قیام می‌کنند. در صورت دیگر برخی تنها فکر می‌کنند که همه ابعاد دین را پذیرفتند، درحالی‌که در مقام عمل وقتی با سختی‌ها و تلخی‌هایش مواجه می‌شوند، آن‌جا در اثر بی‌طاقتی و بی‌ظرفیتی شروع به مخالفت می‌کنند. البته همیشه مخالفت‌ها همراه با توجیه‌گری هاست و کسی که در جرگه مومنان و پذیرفتگان معارف دینی به حساب بیاید توجیه‌گری‌های خودش را همیشه با بیان دینی و مطابق با بخش دیگری از معارف دینی انجام می‌دهد. البته من نمی‌خواهم به پیشینه افراد به طور مشخص اشاره بکنم اما در پیشینه افرادی که دچار انحطاط در مواضع سیاسی و انقلابی می‌شوند، همیشه می‌شود رگه‌هایی را پیدا کرد که این رگه‌ها نشان می‌دهد، این انسان روزی به خاطر اینکه همه بخش‌های دین را نپذیرفته و یا ظرفیت لازم برای تحمل دینداری در همه زمینه ها ندارد، از دین روی گردان خواهد شد. منتهی نجابت جامعه دینی اقتضا می‌کند که اگر کسانی از نزدیک شاهد رگه‌های انحراف در وجود برخی از افراد باشند، آن را افشا نکنند و به این ترتیب بدی‌های افراد و حتی بی‌ظرفیتی‌هایشان پنهان می‌ماند. لازم نیست همه از اساس و از ابتدا بد باشند. بعداَ به مرور زمان در برخی از بحران‌ها و امتحان‌ها، این بدی‌های پنهان یا بی‌ظرفیتی‌های خودشان را نشان می‌دهند. نکته قابل توجه این است که در دورانی که این‌ها با مسیر کلی جریان دین خودشان را موافق می‌بینند، ممکن است از این‌ها دفاع جانانه و سرسختانه‌ای نسبت به جریان دین در جامعه ببینید و این دفاع همیشه یکی از نتایجی که دارد این است که فرد را در شمار مدافعان دین و خدمتگذاران به جامعه دینی به حساب می‌آورد؛ حتی در حد جانفشانی کردن و بعد وقتی که فرد از این دایره و این مسیر خارج می‌شود، ضربه‌های مهلکی به پیکر جامعه می‌زند که همین‌ها هم دوباره یک ظرفیتی برای امتحان ایمان بقیه مردم ایجاد می‌کند و بعد بقیه‌ای که آنها هم زمینه‌هایی از انحرافات در وجودشان هست در این فرصت‌ها و در مواجه با انحراف نخبگان خودشان را نشان می‌دهند و یا بی‌ظرفیتی‌های پنهان خودشان را با تمایلاتی که به سمت جریان انحراف یافته بروز می‌دهند. واقعیتش این است که خداوند متعال هم افراد را در عرصه‌های سیاسی امتحان می‌کند، هم با این افراد دیگران را امتحان می‌کند. اینجاست که امیرالمومنین می‌فرماید: "شما ابتدا حق را ببینید، وبا حق افراد را بشناسید. " این‌که حق را ببینید بعد اهل حق را بشناسید بیشتر ناظر به منحرفین از حق است. یعنی به خاطر انحراف برخی از حق، شما خود از حق انحراف پیدا نکنید و الا این سخن درباره شناسایی حق با ملاکی که اهل حق می‌توانند داشته باشند زیاد جاری و ساری نیست. البته اینکه چرا پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: "علی مع‌الحق و الحق مع‌علی " یا حتی این سخن را در مورد عمار یاسر بیان می‌فرمایند. باید گفت به این دلیل است که مردم آدرس را گم نکنند. گاهی به شناختن خود حق تکیه می‌کنند و با حقی که می‌شناسند اهل حق را تشخیص می‌دهند؛ گاهی از اوقات هم در برخی از بحران‌ها انسان اهل حق را بشناسد و بوسیله آنها حق را تشخیص دهد. اگرچه روال اصلی این است که انسان حقیقت را بشناسد و بوسیله شناخت حقیقت اهلش را تشخیص می‌دهد؛ اما گاهی ایرادی ندارد که ما اهل حق را بشناسیم و کلام و دیدگاه آنها را ملاک قرار دهیم و از آنجا تشخیص دهیم. منتهی در جایی که یک گروهی از حق جدا می‌شوند، آن‌جا ما نباید با تکیه بر حقانیت افرادی که از حق جدا شده‌اند، نگاه خودمان را نسبت به حق و حقیقت کنار بگذاریم. این‌جاست که امیرالمومنین می‌فرماید که حق را بشناس و بعد بر اساس آن در مورد افراد قضاوت کن؛ نه اینکه یک عده افراد را دربست بپذیریم و وقتی اینها از مسیر حق جدا شدند، با آنها از مسیر حق جدا شویم. این راز آن کلام پیامبر اکرم است که می‌فرمایند: "علی مع الحق و الحق مع علی. " یعنی شما اگر گاهی حقیقت را گم کردید، می‌توانید از درکی که نسبت به اهل حق و حقانیت برخی افراد دارید، آنها را برای تشخیص حق ملاک قرار دهید. کاری که ما در طول انقلاب درباره امام انجام دادیم و درباره رهبری بزرگوار انقلاب نیز ادامه می‌دهیم. شناختن اهل حق، کسانی که خیلی با حق عجین هستند کار دشواری نیست. هم‌چنانی که شناختن کسانی که در اثر بی‌ظرفیتی یا مشکلاتی که ذکر شد، از زمینه‌های باطل قبلی بیشتر ظرفیت انحراف دارند، کار سختی نیست. اگر کسی گفت که من را افراد گمراه کردند، افرادی که به شدت روزی در مسیر حق بودند، خداوند در روز قیامت از آنها قبول نخواهد کرد. خداوند می‌فرماید اگر دقت می‌کردی، می‌توانستی علایمی را تشخیص بدهی که عدم حقانیت‌شان برای تو اثبات شود، اما میل نداشتی که آن ابعاد را نگاه کنی و به خاطر مشکلاتی که در درون خودت بود، سعی کردی که برای خودت عذر و بهانه بتراشی و روز قیامت خدا کسانی را که بر اساس انحراف اشخاص منحرف شدند؛ هرچند آن افراد در مسیر حق بودند از عقوبت معاف نخواهند کرد.

* شما در صحبت‌هایتان گفتید که رگه‌های انحراف را می‌شود در این افراد از قبل مشاهده کرد. در عین حال می‌گویید شناسایی این افراد هم کار مشکلی نیست. بصورت مصداقی می‌توانید بگویید که در این فتنه، لغزش و انحراف گریبان کدام گروه از نخبگان را گرفت؟ و یا می‌توانید مصداق‌هایی بیاورید که چه ویژگی‌های شخصیتی و یا اخلاقی در افراد موجب زاویه گرفتن آنها از خط اصیل انقلاب می‌شود؟
اگر بخواهیم به یکی از مهم‌ترین زمینه‌های انحراف فکری و روحی افرادی که در این فتنه دچار مشکلات اساسی شدند، اشاره کنیم می‌توانیم انگشت اشاره خود را سمت سابقه برخوردشان با بیت المال نشانه برویم. هم‌چنین سابقه زندگی غیرزاهدانه آن‌ها در طول انقلاب. حتی اجازه می‌دادند که کسانی که رفتار پلیدی نسبت به بیت‌المال دارند در کنارشان رشد کنند. این یک علامت دقیق است. متاسفانه این آقایان این مسائل را زیاد جدی نمی‌گرفتند. زمینه دیگری که شما می‌توانید در مورد بعضی از اشخاص مشاهده کنید، رفتارشان با حضرت امام است. این افراد معمولا در پرونده خودشان یا سعی بر تحمیل‌گری نسبت به امام داشتند؛ یا در لابلای متون خاطرات خود این مخالفت را بیان می‌کنند؛ یا صریحا بعضی از دیدگاه‌های حضرت امام را نمی‌پذیرفتند و اعمال نمی‌کردند؛ یا به تعبیر خودشان در نظرات امام تردید ایجاد می‌کردند و یا گاهی از اوقات به مخالفت صریح با امام می‌پرداختند؛ هرچند پنهانی و پشت پرده از امام توبیخ صریح دریافت می‌کردند. و یا استعفاهایی می‌دادند که واقعا موجب ناراحتی حضرت امام(ره) می‌شد و حتی موجب این می‌شد که در عرصه سیاست، تذکر شدید اخلاقی دریافت کنند. جدایی این‌ها از مسیر ناب حضرت امام(ره) در سابقه انقلاب کاملا مشهود است و اگر کسی دقت کند می‌تواند آنها را ببیند؛ منتهی مشکل این‌جاست که نجابت جامعه اسلامی و نجابتی که در حاکمیت دینی وجود دارد، نه تنها سعی می‌کند عیب پوشانی کند و برای اصلاح افراد فرصت دهد؛ بلکه چه بسا گاهی از اوقات با تشویق‌ها و با تأییدها، موجب خوب جلوه کردن خیالی بعضی از افراد شود. جامعه اسلامی باید همیشه آمادگی افشاگری درباره افرادی را داشته باشد که در ظاهر بسیار مورد تائید بودند و عموم مردم توجه به انحراف‌های پیدا و پنهان ظریف آنها نداشتند. این آمادگی باید برای همیشه باشد. قبلا ما این اتفاق‌ها را در مورد کسانی که در حد قائم‌مقامی حضرت امام بودند، شاهد بودیم. دیگر برای کمتر از چنین مرتبه‌ای نباید دچار خلل و تزلزل شویم. کسانی در این خط رنگ باختند که در آن حد و اندازه ها نبودند و چه بسا بزرگتر از چنین دانه‌درشتهایی در آینده انحراف‌های خودشان را نشان دهند و از مسیر اصلی انقلاب جدا شوند. شما نباید اصلا این امور را امور بعیدی بدانید.
مثلا در مورد برخی از افرادی که در این فتنه از حزب‌اللهی بودن به مقابله با مسیر رهبری تغییر وضعیت دادند، یکی از دوستان این فرد به من می‌گفت که ما روزی به همراه ایشان در اعمال حج بودیم، در صحبت‌هایمان یک بار به من گفت: "من دیگر به حج نمی‌آیم. برای من این مناسکی که اذکارش را نمی‌فهمم و برایم بی معناست رعایت مقرراتش کار بیهوده‌ای است. خب، این آدم این حرف را می‌زند؛ اما در کسوت یک حزب‌اللهی فوق العاده تند و تیز هم در برخی از مواضع سیاسی وارد می‌شود. طبیعی است که در اثر کوچکترین ناملایمتی، عدم بردباری خودش را نشان می‌دهد و چون نمی تواند تحلیل کند، دچار تغییر مواضع 180 درجه ای می‌شود.

ادامه دارد......


نوشته شده در  دوشنبه 89/4/7ساعت  2:3 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پشت پرده برگزیده شدن آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب در 14 خرد
پشت پرده برگزیده شدن آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب در 14 خرد
22 رهنمود امام خامنه ای در رابطه با اصلی و فرعی کردن مسائل طی دو
22 رهنمود امام خامنه ای (‏مد ظله) در باب اصلی فرعی کردن مسائل طی
روی دیگر مستند 'ظهور بسیار نزدیک است
[عناوین آرشیوشده]